بخش های مختلف چرخه آب شهری به طور پیچیده ای با یکدیگر در ارتباط می باشند. این چرخه از سه بخش کلی مطابق شکل ۱ تشکیل شده است. مدیریت ضعیف در یک بخش می تواند مدیریت در سایر بخش ها را تحت تاثیر قرار دهد و بالعکس. روابط موجود بین بخشی در داخل چرخه آب بی شمار است و همین امر سبب شده برنامه ریزی یکپارچه برای مسائل آبی دشوار گردد. همچنین بایستی توجه شود که پیچیدگی های موجود تنها به دلیل ارتباط تنگاتنگ بین اجزای زیرساخت های فیزیکی نیست، بلکه ضرورت راه اندازی نهادها به منظور غلبه بر چالش های متفاوت و برای بهبود یکپارچگی نیز به خودی خود پیچیدگی موضوع را افزایش می دهد. چرخه آب شهری، به طور مستقیم و غیرمستقیم، با دیگر بخش های شهری همچون مسکن و شهرسازی، انرژی، حمل و نقل و … در ارتباط می باشد. بنابراین داشتن رویکرد یکپارچه در مدیریت آب شهری مستلزم همکاری همه جانبه بین سازمان ها و گرودارانی است که به نحوی مسئولیت مدیریت بخش های مختلف شهری را عهده دار می باشند و حتی نیازمند سامانه مدیریت یکپارچه آب شهری است.
سیاست گذاری و برنامه ریزی ها در رویکرد مدیریت یکپارچه آب شهری، بر اساس نگرش جامع صورت می پذیرد.
وضعیت در حال تغییر شهرها، سامانه های آبی را با چالش های زیادی روبه رو کرده است. شهرها با فشارهای زیادی از جمله افزایش جمعیت، رشد اقتصاد و صنعت، تغییر اقلیم و … روبه رو هستند که این امر چالش های جدیدی را وارد سامانه های آب شهری کرده است. در رویکردهای مرسوم مدیریت سامانه های آب شهری، اغلب بخش های طراحی، ساخت و اجرا به صورت منفرد متصور می شوند. پیامد اقدامات در حوزه های مختلف مدیریت شهری بر حوزه آب شهری و بالعکس لحاظ نمی گردد. اندرکنش بخش های مختلف چرخه آب شهری که شامل سامانه های تامین آب، سامانه های جمع آوری رواناب و سامانه های جمع آوری فاضلاب می باشد عموما مورد توجه قرار نمی گیرند.همچنین برنامه های راهبردی و بلند مدت کمتر ملاحظه شده و در مقابل برنامه های کوتاه مدت به منظور حل مسائل، ان هم بدون توجه به اثرات بلند مدت آنها بر کل سامانه، انتخاب می گردند. در نتیجه، رویکردهای مرسوم در مدیریت آب شهری عمدتا با چالش بخشی نگری، سندرم مدیریت کوتاه مدت و فقدان جامعه نگری روبه رو هستند.
تصمیم گیری ها در حوزه مدیریت شهری بایستی در راستای اهداف کلان مدیریت منابع آب حوضه آبریز باشد. به منظور پیاده سازی رویکرد یکپارچه، بایستی بستر لازم فراهم شود به همین منظور بایستی مولفه های نهادی و سازمانی که نقش اصلی دارند شناسایی گردند. در واقع برای پیاده سازی این رویکرد بایستی نحوه اندرکنش این مولفه ها با یکدیگر در نظر گرفته شود. نکته حائز اهمیت این است که رویکرد یکپارچه بایستی در سطوح کلان برنامه ریزی ها لحاظ گردد.
لازمه داشتن رویکرد یکپارچه این است که تمامی بخش هایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مدیریت آب شهری در ارتباط هستند در تصمیم گیری ها مدنظر قرار داده شوند. این بخش ها نه تنها مولفه های چرخه آب شهری را شامل می شوند، بلکه شامل قسمت های مختلف مدیریت شهری همچون شهرداری، گردشگری، انرژی، حمل و نقل عمومی، بهداشت و … می باشند. به طور کلی پیاده ازی رویکرد یکپارچه در تصمیم گیری ها، مستلزم توجه به سه اصل اساسی می باشد.
تمامی اندرکنش های درون بخش آب و روابط برون بخش مدیریت آب با سایر بخش های مدیریت شهری، بایستی در تصمیم گیری ها مدنظر قرار داده شوند.
انعطاف پذیر بودن یک تصمیم گیری به این معنی است که اقدامات حاصل از آن تصمیم گیری در بربر شرایط عدم قطعیت در آینده آسیب پذیری کمتری دارند.
گروداران به عنوان زیرساخت های اجتماعی مدیریت آب شهری از درجه اهمیت یکسان با زیرساخت های فیزیکی برخوردار هستند و بایستی در کلیه تصمیم گیری ها مشارکت داه شوند.
جهت اطلاع از مطالب به روز سایت به کانالهای ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید.
(جهت دسترسی به مطالب به روز به سمت چپ سایت بخش آخرین مطالب مراجعه کنید)