بیوتروریسم چیست؟
یوتروریسم، عبارتست از سوء استفاده از عوامل میکربی یا فراورده های آنها یا به عبارت جامع تر ، استفاده از عوامل بیولوژیک، به منظور ارعاب یا هلاکت انسانها و نابودی دام ها یا گیاهان و هرچند افکار و بعضا اعمال بیوتروریستی، درسطح محدودی از دیرباز سابقه داشته است ولی اخیرا در سطح وسیعی در محافل پزشکی و بهداشت، مطرح گردیده، بیش از بیست جنگ افزار بیولوژیک را شناسائی و براساس میزان کارائی آنها، طبقه بندی نموده اند و جدیت موضوع در حدیست که برخی از کشورها به تولید این سلاح ها پرداخته و بعضی دیگر، پرسنل ارتش خود را علیه برخی از عوامل میکربی بیوتروریسم، واکسینه کرده جهت ارتقاء آگاهی های عمومی و مخصوصا افراد در معرض خطر، قدم های موثری برداشته اند و علاوه بر اینها در نیمه دوم سال ۲۰۰۱ میلادی در ایالات متحده آمریکا از جنگ افزار آنتراکس، استفاده شده است۰
ضمنا هرچند منحنی همه گیری ناشی از بیوتروریسم، ممکن است کاملا شبیه منحنی همه گیریهای طبیعی باشد ولی از آنجا که ممکن است گاهی تفاوت هائی با یکدیگر داشته باشند لذا توصیه شده است جهت تشخیص زودرس حملات بیوتروریستی، به وضعیت طبیعی، روند همیشگی و سایر کلید های همه گیری شناختی بیماری ها و بویژه بیماری های بومی هر منطقه توجه و نظارت کامل داشته باشیم و آموزش جنبه های پزشکی و بهداشتی دفاع بیولوژیک، تهیه واکسن و سایر فراورده های پیشگیرنده و درمانی که یک وظیفه پزشکی و بهداشتی و نه یک اقدام نظامی است را نیز مدّ نظر قرار دهیم و در عین حال با منع تولید و استفاده از جنگ افزارهای بیولوژیک، محورهای صلح آمیز بین کشورها را تقویت و از طرح مسائل تنش زا و جنگ افروز، که نهایتا ممکن است به جنگ بیولوژیک، بیانجامد اکیدا خودداری کنیم
تاریخچه و مبانی
بیوتروریسم” عبارتست از ایجاد ترس و وحشت، با بهره گیری از عوامل زیست شناختی مختلف، جنگ افزار بیولوژیک (Biological weapon) عبارتست از وسیله ای که به منظور انتشار عمدی ارگانیسم های مولد بیماری یا فراورده های آنها توسط غذا، آب، حشرات ناقل یا به صورت افشانه (آئروسل)، به کار برده میشود:
- جنگ بیولوژیک (Biological warfare) عبارتست از استفاده از عوامل بیولوژیک، اعم از باکتری ها، ویروس ها، گیاهان، حیوانات و فرآورده های آنها به منظور اهداف خصمانه.
- ولی در عمل، واژه ” بیوتروریسم” را هم به معنی ارعاب و هم به مفهوم جنگ بیولوژیک، مورد استفاده قرار میدهیم.هرچند بیوتروریسم، یکی از معضلات نوپدید بهداشت عمومی و عامل تهدید کننده کنترل عفونت، به حساب می آید.
- طی دهه آخر قرن بیستم، واژه های مرتبط با آن نظیر حمله بیولوژیک (B. attack)، جنگ افزاربیولوژیک، دفاع بیولوژیک (B. defense) و آموزش دفاع بیولوژیک (education Biodefens)
آموزش دفاع بیولوژیک
برای اولین بار به فرهنگ واژه های پزشکی و بهداشت، افزوده شد ولی واقعیت اینست که افکار و اعمال بیوتروریستی همواره در اقوام مهاجم، افراد افزون طلب و رقبای سیاسیاقتصادی از یکطرف و افکار مدافعه گرانه یا تلافی جویانه در افراد، ارتش ها و دولت شخصیت های مورد تهدید، از طرف دیگر، از هزاران سال قبل وجودداشته و گاهی ظاهر افسانه گونه و باورناکردنی به خود گرفته است. مثلا در کتاب ذخیره خوارزمشاهی که اولین دائره المعارف پزشکی به زبان فارسی محسوب میشود و توسط دانشمند ایرانی، سیداسماعیل جرجانی در قرن ششم هجری شمسی، تالیف گردیده است آمده است که: “بعضی از ملوک، کنیزکان را به زهر، بپرورند چنانکه خوردن آن ایشان را عادت شود و زیان ندارد. این از بهر آن کنند تا آن کنیزک را به تحفه (هدیه) یا به حیله دیگر به خصمی که ایشان را بًوَد برسانند تا به مباشرت آن کنیزک، هلاک شوند.
طبقه بندی عوامل جنگ افزاری بیولوژیک بر اساس کاربرد آنها
عوامل بیماریزای گروه ” الف”
ـ واریولا ماژور (عامل آبله)
ـ باسیلوس آنتراسیس ( عامل سیاه زخم)
ـ یرسینیا پستیس (عامل طاعون)
ـ کلوستریدیوم بوتولینوم (عامل بوتولیسم)
ـ فرانسیسلا تولارنسیس (عامل تولارمی)
ـ فیلوویروس ها
۱) تب هموراژیک ابولا
۲) تب هموراژیک ماربورگ
ـ آرنا ویروس ها.
۱) لاسا (تب لاسا)
۲) جونین (تب هموراژیک آرژانتینی)
عوامل بیماریزای گروه ” ب”
ـ کوکسیلا بورنتی (تب Q )
ـ گونه های بروسلا (بروسلوز)
ـ بورخولدریا مالئی (گلاندرز)
ـ ویروس های آلفا
۱) آنسفالیت ونزوئلایی
۲) آنسفالیت اسبی شرقی و غربی
ـ کلوستریدیوم پرفرنژنس
ـ آنتروتوکسین B استافیلوکوک
ـ گونه های سالمونلا
ـ شیگلا دیسانتریه
ـ اشریشیا کولی O۱۵۷:H۷
ـ ویبریو کلرا
ـ کریپتوسپوریدیوم پاروم
عوامل بیماریزای گروه ” ج”
ـ ویروس نیپا (Nipah)
ـ ویروس های هانتا
ـ ویروس های عامل تب های هموراژیک منتقله از طریق کنه
ـ ویروس های مولد آنسفالیت منتقله از طریق کنه
ـ ویروس عامل تب زرد
ـ مایکوباکتریوم توبرکولوزیس مقاوم به چند دارو
سازمان جهانی بهداشت تخمین زده است که رها سازی ۵۰ کیلوگرم اسپور آنتراکس در طول یک خط ۲ کیلو متری در یک جمعیت ۵۰۰۰۰۰ نفری باعث ۱۲۵۰۰۰ مورد عفونت و۹۵۰ مورد مرگ م یشود که در مقایسه با سایر جنگ افزارها رقم عظیمی را تشکیل می دهد. سازمان مزبور، تخمین زده است که در تعقیب آزاد سازی ۱۰۰ کیلوگرم افشانه حاوی اسپور آنتراکس بر فراز شهر واشنگتن، حدود ۱۳۰ هزار تا ۳ میلیون نفر به هلاکت خواهند رسید که قابل مقایسه با قدرت تخریبی یک بمب هیدروژنی می باشد. نگاهی به حادثه دلخراش همه گیری سیاه زخم تنفسی در سال ۱۹۷۹ در روسیه که طی آن ۶۶ نفر، جان خود را از دست دادند هم نشان دهنده قدرت تخریبی اسپور سیاه زخم، به عنوان یک سلاح بیولوژیک است و هم دلیل واضحی بر این مدعا که سلاح های بیولوژیک را از سال ها قبل ساخته و به مقادیر فراوانی انبار کرده اند. این همه گیری در حالی رخ داد که در یک موسسه که ظاهرا به نام موسسه تحقیقات بیولوژیک، دائر بوده است طوفان سهمگینی باعث شکسته شدن شیشه تعدادی از پنجره و پراکنده شدن مقادیر زیادی پر مرغ یا سایر پرندگان در فضا و به دنبال آن عرض ۴ تا ۳ روز بروز یک بیماری تنفسی شبیه به عفونت های تنفسی ویروسی در کسانیکه در معرض وزش در محدوده مکانی مزبور بوده اند می شود و هرچند همگی ظاهرا در عرض چند روز بهبود می یابند ولی به فاصله کوتاهی مجددا همان علائم با شدت هرچه تمام تر بروز نموده عده زیادی آنان را در تابلو مدیاستینیت (التهاب میانسینه) خونریزی دهنده، به هلاکت می رساند و سرانجام مشخص می گردد پرها را جهت مقاصد نظامی، آغشته به اسپور سیاه زخم کرده بوده اند.
واکسن های مجاز
واکسن های طاعون، سیاه زخم و آبله، وجود دارد. همچنین فراورده هائی برای پرسنل آزمایشگاهی که در معرض خطر هستند بر علیه تولارمی، تب Q ، آنسفالیت اسبی ونزوئلائی، بوتولیسم، آنسفالیت اسبی غربی و شرقی، تب دره ریفت و بعضی از بیماری های دیگر وجود دارد. ضمنا واکسن های خاصی نظیر آبله و سیاه زخم را ممکن است بتوان بعنوان پیشگیری بعد از تماس نیز مورد استفاده قرار داد، ولی هنوز واکسن یا داروی موثری برای پیشگیری و درمان بسیاری از عوامل سببی بیوتروریسم، ساخته نشده است. هرچند محققین در نقاط مختلف جهان مشغول پژوهش بوده در آخرین نشست کمیته مشورتی تحقیقات ویروس آبله که در اواخر بهمن ماه سال ۱۳۷۹ شمسی در محل WHO به منظور بررسی پیشرفت های پژوهشی مربوطه تشکیل گردیده صراحتا از تاثیر Cidofovir بر ۳۵ ویروس مختلف آبله، اظهار رضایت گردیده است، طی سالهای اخیر، تاثیر ریباویرین بر ویروس عامل تب کنه ای کریمه (CCHF) و تاثیر نسبی داکسی سیکلین و سیپروفلوکساسین بر پیشگیری از سیاه زخم تنفسی پس از استنشاق افشانه های آلوده، به اثبات رسیده است، ولی هنوز راه درازی در پیش روی محققین وجود دارد
در بین جنگافزارهای نوین، سلاحها و فنآوری میکروبی بیشتر از سایرین مورد توجه تشکلهای تروریستی و تروریست دولتی ابرقدرتها قرار گرفته است.
بر اساس گزارشی که وزارت اطلاعات آن را منتشر کرده است، شاید بتوان به جرأت گفت که سلاحهای هستهیی دیگر یک خطر بالفعل نیستند و تنها یک قدرت بازدارنده بالقوه محسوب میشوند. کشورهای صاحب این سلاحهای هرگز نخواهند توانست به راحتی از آنها بر علیه دشمنان خود استفاده نمایند؛ زیرا تبعات بکارگیری چنین سلاحهایی آنچنان گسترده است که قسمت بزرگی از جهان را در بر خواهد گرفت.
اشعههای رادیواکتیو، گردوغبار اتمی، طوفان اتمی و اشعههای یونیزان در قالب مرزهای جغرافیایی نخواهند گنجید و حوزه وسیعی را آلوده خواهند کرد. طبعاً در این موقع کشور بکار برنده این سلاحها باید پاسخگوی کشورهای همسایه نیز باشد. مثلاً اگر هند علیه پاکستان از بمب اتم استفاده نماید، بسته به محل انفجار اتمی، باید پاسخگوی بخش وسیعی از خاورمیانه نیز باشد؛ لذا شاید همین ملاحظه بود که باعث شد در جنگ جهانی دوم ژاپن برای امتحان بمبهای اتمی امریکا انتخاب شود. کشور دور دست در دریا که همسایهای نزدیک هم ندارد. در حالیکه به نظر میرسد اگر بنا بود جنگ را به نوعی خاتمه دهند، میبایست این بمبها بر سر برلین تخلیه میشد که مبداء جنگ بود.
از سوی دیگر سلاحهای شیمیایی نیز چندان گزینه مناسبی برای فعالیتهای تروریستی نیستند. مشکلات حمل نگهداری و بکارگیری، نیمه عمر کوتاه، خطر نشت، تأثیر محدود و قابلیت ردیابی عامل ترور کننده باعث شده چندان مورد اقبال نباشد؛ اگرچه در میدان جنگ گزینه موفقی نشان داده است ولی از آنجا که از سال ۱۹۳۵ کنوانسیون ممنوعیت بکارگیری آنها در ژنو به امضای اکثر کشورهای جهان رسیده کشورهای متخاصم با احتیاط زیادی اقدام به بکارگیری آن میکنند، که البته آن نیز به اشاره ابرقدرتها خواهد بود ولی باز هم از سوی افکار عمومی جهان تحت فشار شدید قرار خواهد گرفت.
از این رو سلاحهای میکروبی، چه در عرصه جنگی و چه در عرصه تروریستی، وسیلهای بسیار مطلوب برای دشمنان شده است. توان تولید بالا، نگهداری راحت، قابلیت انتشار، قابلیت مصونسازی نیروی خودی، قابلیت تکثیر برای عوامل میکروبی زنده، دشواری بسیار در ردیابی فرد یا افراد متخاصم، گستردگی عملکرد از انسان تا دام و محصولات کشاورزی و بسیار محسنات دیگر، موجب شده تشکلهای تروریستی به این فنآوری جدید بشدت کشش یابند بدون آنکه بتوان گناهی را متوجه آنها نمود.
سلاحهای میکروبی به خصوص در عرصه تروریسم دولتی و علیه ساختارهای صنعتی کشاورزی در سالیان اخیر بسیار به کار رفته است. اگرچه کشور هدف هرگز نتوانسته ادعا خود را علیه دشمنش به اثبات برساند. اروپا شیوع جنون گاوی را متوجه سازمانهای جاسوسی امریکا و استرالیا میداند که با هدف ضربه اقتصادی به صادرات گوشت اروپا انجام شده. چین در شیوع سارس امریکا را مقصر میداند که باعث شد چین در آستانه شکوفایی اقتصادی، سالها از گردونه رقابت تولید ارزان قیمت به واسطه تعطیلی کارخانههایش عقب بیفتد. کره شمالی شیوع وبا در پیونگ یانگ را در اواخر دهه ۸۰ نتیجه فعالیت جاسوسهای امریکایی میداند که با هدف مجبور کردن این کشور به پذیرش شرایط دول اروپایی امریکایی، برای قطع آزمایشات هستهیی انجام شده است. تمامی این اتهامات در حد اتهامی باقی میماند. ولی آنچه مسلم است آن است که هر روز بسیاری از مناطق جهان در معرض خطر یک حمله بیوتروریستی هستند. بدیهی است که نیروهای نظامی، تنها جمعیت در معرض خطر برای حملات بیولوژیک نیستند بلکه اقشار مختلف در معرض خطر بوده و به منظور دفاع در مقابل اثرات ناتوان کننده بالقوه یک حمله، نیازمند کسب آگاهی نسبت به اصول اساسی همه گیرشناسی عوامل مورد استفاده در جنگ بیولوژیک میباشند. طبق نظر کارشناسان سازمان بهداشت جهانی (W.H.O) در حال حاضر ۱۷ کشور جهان قابلیت تولید چنین موادی را دارند. تولید مواد بیولوژیک بالنسبه ارزان بوده، به طوری که به عنوان بمب اتمی فقرا The Poor Man,s Atom Bomb یا PMAB نامیده شده است. تولید، استفاده و انتشار یک سلاح بیولوژیکی بسیار ارزانتر از بمب اتم بوده و کمتر احساسات جهانیان را برمیانگیزد. و البته استفاده از این سلاحها تا حدودی برای تروریستها بیخطر میباشد. معمولا مشاهده پاتوژنها و مقابله بر علیه آنها مشکل است به عنوان مثال در صورت انتشار عامل اسهال در آب یک منطقه تا دوره کمون سپری شود و علائم بیماری ظاهر شود چند روز طول میکشد که فرصت مناسبی برای تروریستهاست تا به اهداف خود برسند. انتقال عوامل هم از کشوری به کشور دیگر به وسیله مسافرهای معمولی آسان به نظر میرسد به عنوان مثال قرار دادن پودر میکروب سیاه زخم در داخل کپسول به عنوان دارو و حمل آن به مناطق مورد نظر.
این عوامل بیماریزا از راههای مختلفی در جوامع هدف مورد استفاده قرار میگیرند. انتشار عوامل بیماریزا در هوا، آب، مواد غذایی، انواع مواد کنسرو شده، اسباببازی، پاکت نامه، هدایا پستی، حشرات ناقل، خون و…. سابقه داشته است. استفاده از عامل بیوتروریسم بر اساس اهداف تروریستها تعیین میگردد. در صورتی که تروریسم قصد گسترش وسیع بیماری را داشته باشد از عواملی نظیر آبله انسانی استفاده میکند که به راحتی از فردی به فرد دیگر منتقل میشود و باعث آلودگی وسیع میشود و در صورتی که قصد آن مورد هدف قرار دادن شخص خاصی باشد از عواملی نظیر انتراکس (عامل سیاه زخم ) استفاده میکند.
تعاریف:
برای ترور و تروریسم تعاریف مختلفی ارائه شده که با گذشت زمان توسعه داده شدهاند. در ابتدای بحث به چند تعریف و تعاریف مرتبط با آن اشاره میگردد.
ترور چیست؟
«ترور» در کلمه به معنی «ترساندن» است و در فرهنگ سیاسی جهان عبارتست از هرگونه اقدام خصمانه و مخفیانه علیه فرد یا افرادی در حوزهای محدود یا گسترده، با اهداف اقتصادی کشاورزی صنعتی، با هدف ایجاد ارعاب یا باجخواهی.
در فرهنگ سیاسی، ترور از ریشه لاتین terror به معنای ترس و وحشت گرفته شده و به رفتار و اعمال فرد یا گروهی اطلاق میشود که از راه ایجاد ترس، وحشت و استفاده از زور میخواهد به هدف سیاسی خود برسد. در زبان فارسی هم ترور به معنای ترس زیاد، بیم و هراس و خوف و وحشت است و تروریست به عامل ترور، طرفدار ترور، آدم کش یا کسی که برای رسیدن به هدف خود کسی را به طور غافلگیرانه بکشد یا ایجاد وحشت و هراس کند، گفته میشود.
در لغتنامه روابط بینالملل ذیل کلمه terrorism آمده است: ترور و تروریسم به فعالیتهای بازیگران دولتی و غیردولتی اطلاق میشود که شیوه و تمهیدات خشن را در اعمال خود برای رسیدن به اهداف سیاسی به کار میبرند.
بیوتروریسم چیست؟
بر اساس تعریف پلیس بین الملل درسال ۲۰۰۷ بیوتروریسم عبارت است از منتشر کردن عوامل بیولوژیکی یا سمی با هدف کشتن یا آسیب رساندن به انسانها، حیوانات و گیاهان با قصد و نیت قبلی و به منظور وحشتآفرینی، تهدید و وادار ساختن یک دولت یا گروهی از مردم به انجام عملی یا برآورده کردن خواستهای سیاسی یا اجتماعی.
حمله بیوتروریستی چیست؟
عبارت است از پخش کردن ویروس، باکتری، میکروب یا دیگر عوامل بیماریزا و سمی که موجب بروز بیماری و مرگ در میان انسانها، حیوانات و گیاهان میشود.
کشف و شناسایی یک حمله بیولوژیکی سخت و دشوار به شمار میآید. تاثیرات یک حمله بیولوئژیکی به چهار دسته تقسیم میشوند.
۱- فیزیکی:بروز بیماری، ۲- روانی:بروز ترس و وحشت، ۳- اقتصادی:محدودیت سفر و جابهجایی، متوقف شدن فعالیتهای اقتصادی و کسب و کار، ۴- زیست محیطی:آ سیب دیدن انسانها، حیوانات، گیاهان، آلوده شدن منابع طبیعی مثل منابع آب
بیوتروریسمها چه کسانی هستند؟
معمولا گروهها و جنبشها سیاسی و فرقههای مذهبی یا اشخاصی هستند که توانایی تولید و به کارگیری سلاحهای بیولوژیک را دارند. به طور مثال جنبش استقلالطلب قبیله مائومائو در کنیا که از سم برای کشتن ماموران حکومت استعماری بریتانیا استفاده کردند. فرقه مذهبی راجنیشی در سال ۱۹۸۴ با آلوده کردن ظروف سالاد یازده رستوران در آمریکا با باکتری (تایفیموریوم سالامونا) موجب مسمومیت ۷۵۰ نفر شدند. در سال ۱۹۹۳ فرقه مذهبی آئوشینریکوی باسیل سیاه زخم را در ناحیه کامیرو در متروی توکیو منتشر کرد.
جنگهای میکروبی ( بیولوژیک )
تاریخچه
استفاده کردن از مواد تولید شده توسط جانوران، گیاهان، باکتریها، قارچها و ویروسها بر علیه نیروهای انسانی و منابع غذایی سابقهای هزاران ساله دارد. استفاده از سموم جانوری یا گیاهی برای سمی کردن سر تیرهای جنگی، استفاده از لاشه حیوانات مرده از طاعون برای شکستن مقاومت داخل قلعهها، مسمومسازی فضای داخلی مقابر فرعونها با هاگِ قارچی کشنده و آلوده کردن منابع آبی شهرها از نمونههای باستانی به کارگیری سلاحهای نامتعارف بیولوژیک است. در جهان متمدن نیز این رویه ادامه یافت و البته پیچیدهتر شد. آنگونه که ساخت و بکارگیری این سلاحها طی کنوانسیونهای بینالمللی به شدت ممنوع شد. با این وجود قدرتهای استکباری همواره در اندیشه ساخت سلاحهای بیولوژیک و زیستی هستند تا با وارد ساختن کمترین زیان اقتصادی به صنایع و با بیشترین کشتار بتوانند به منابع حریف دست یابند. کشتار فراوان، وحشت گسترده، ایجاد هراس در عقب جبهه، فلج ساختن خط مقدم، بردن جنگ به داخل خانههای مردم غیرنظامی و درگیر نمودن شهرها، عدم امکان اثبات دقیق در بکارگیری آنها و نهایتاً تخریب اندک از محسنات خاص سلاحهای میکروبی هستند. محسناتی که از نگاه نظریه پردازان جنگی به هیچ وجه قابل چشمپوشی نیستند.
جنگهای بیولوژیک را میتوان به ۳ دوره تقسیم کرد:
۱) دوران اولیه: ۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح و تا آغاز قرن بیستم
۲) دوران نوین
۳) دوران کنونی
دوران اولیه
اولین اسناد ثبت شده از کاربرد میکرو ارگانیسمها به عنوان یک سلاح بیولوژیکی، به رومیان مربوط میشود که از اجساد حیوانات مرده برای آلوده کردن چاهها و منابع آب دشمنان استفاده میکردند.
در متون قدیمی آمده است که هانیبال کوزههای پر از مار و عقرب را با منجنیق به سوی کشتی دشمنان پرتاب میکرد، که با شکسته شدن کوزهها، این جانوران در کشتی پخش و باعث به هم ریختگی اوضاع میشدند. پس از آن، طی یک حمله برقآسا کشتی تسخیر میشد.
در کتاب ذخیره خوارزمشاهی که اولین دائره المعارف پزشکی به زبان فارسی محسوب میشود و توسط دانشمند ایرانی، سیداسماعیل جرجانی در قرن ششم هجری شمسی، تالیف گردیده است آمده است که: “بعضی از ملوک، کنیزکان را به زهر، بپرورند چنانکه خوردن آن ایشان را عادت شود و زیان ندارد. این از بهر آن کنند تا آن کنیزک را به تحفه (هدیه) یا به حیله دیگر به خصمی که ایشان را بُوَد برسانند تا به مباشرت آن کنیزک، هلاک شوند ابن سینا نیز در اوائل هزاره دوم میلادی در دائره المعارف ” قانون در طب” همین مطلب را بیان نموده، دکتر الگود در کتاب تاریخ پزشکی ایران و سرزمینهای خلافت شرقی، سم مزبور را ” هند گیاه البیش” نامیده که نوعی سم بیولوژیک به حساب میآید.
جرجانی در کتاب ذخیره خوارزمشاهی و خُفِ عَلائی رهنمودهای جالب توجهی را در رابطه با پیشگیری از بیوتروریسم گوارشی که در آن زمان رایجترین راه ارعاب و هلاکت مخفیانه شخصیتها و رقبا بوده است ارائه داده، متذکر میشود ” کسانی را که از این کار، اندیشه باشد احتیاط آنست که طعامی که طعم آن قوی باشد نخورند مثلا طعامی که سختترش یا سخت شیرین یا سخت شور یا سخت تیز (تند) باشد نخورند، از بهر آنکه کسانیکه خواهند کسی را چیزهای زیانکار دهند، به چنین طعامهائی مزه آن بپوشند؛ لذا آنجا که تهمت اینکار باشد هیچ نباید خورد و اگر ضرورت افتاد چنان جای گرسنه و تشنه حاضر نباید شد.
مهمترین حادثهای که در تاریخ از این نوع به وقوع پیوست مربوط میشود به قوم تاتار که در سال ۱۳۴۶ میلادی در شهر کافا که هم اینک Feodissia نام دارد با پرتاب کردن اجساد مردگان ناشی از طاعون، توانستند مقاومت شهر را از بین ببرند. برخی از مورخان، علت پیدایش اپیدمی مشهور طاعون در اروپا را که حدود ۲۵ تا ۴۰ میلیون کشته به جای گذاشت ، همین اقدام قوم تاتار میدانند.
در سال ۱۷۱۰ میلادی نیز روسها از همین روش ( روش قوم تاتار ) در حمله به سوئد استفاده کردند.
در سال ۱۷۶۷ میلادی در مبارزات بین نیروهای فرانسوی و بومیان آمریکا (سرخپوستان)، نیروهای انگلیسی به فرماندهی جفری امرست با فریب دادن سرخپوستان آمریکایی و تحت پوشش اقدامهای صلحجویانه و مسالمتآمیز، با دستان خود پتو و البسه و سایر ضروریات زندگی را به آنها هدیه دادند، اما در حقیقت آن پتوها و وسایل از بیمارستانی که از مبتلایان به آبله نگهداری میکرد ارسال شده بود؛ و در نهایت باعث ایجاد اپیدمی آبله در بین سرخپوستان گردید که نسبت به آن حساس بودند و سرانجام بیش از ۹۰درصد آنها کشته شدند و نیروهای فرانسوی که در حقیقت از طرف اروپا به این جنگ فرستاده شده بودند، بر سرخپوستان آمریکایی غلبه یافتند. (نکته مهم در این طرح این بود که نیروهای انگلیسی از مصون بودن خود نسبت به این بیماری مهلک (به علت مایه کوبی نیروهای اروپا ) و حساس بودن سرخپوستان به آن ، نهایت استفاده را کردند.)
دوران نوین
این دوران از سال ۱۹۱۸ میلادی آغاز میشود. از اولین اقدامهایی که در دوران نوین کاربرد این سلاحها انجام شد، تشکیل واحد ۷۳۱ در ارتش ژاپن به عنوان متولی امر تحقیق در مورد این سلاحها و یافتن نمونه قدرتمند برای ارتش ژاپن بود. در سال ۱۹۳۱ میلادی ژاپن برنامههای بیولوژیکی خود را گسترش بیشتری داد. به همین منظور، واحد ۷۳۱ در منچوری یک پایگاه مخفی برای آزمایش مستقیم بر روی انسان (اسیران جنگی) تشکیل داد که فقط برخی از آزمایشهای بیولوژیکی این گروه یا در واقع جنایتهای آنها در تاریخ ثبت شده است. حداقل ۱۰۰۰۰ زندانی در نتیجه این آزمایشها جان سپردند.
در شروع جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۱ هواپیماهای ژاپنی، ککهای آلوده به طاعون را در قسمتهایی از چین پراکنده ساختند. هواپیماهای ژاپنی در هر مرحله ۱۵ میلیون کک را بر روی ۱۱ شهر چین اسپری نموده و اپیدمی طاعون بوقوع پیوست که بین سالهای ۱۹۳۷ و ۱۹۴۷ با بیش از ۲۰۰۰ حمله، مرگ۹۴۰۰۰ نفر بوقوع پیوست.
بر اساس شواهد تاریخی ، واحد ۷۳۱ ارتش ژاپن حدود ۴۰۰ کیلوگرم عامل آنتراکس(سیاه زخم) را به صورت بمبهای ویژه آماده استفاده داشت.
دولت آمریکا در پایان جنگ جهانی دوم و در جنگی کاملاً تبلیغاتی به افشاگری اعمال این گروه و محکوم کردن دولت ژاپن پرداخت ولی در مقابل طی یک محاکمه نمادین، علاوه بر بخشش و عفو دانشمندان این گروه، حاضر به فراهم کردن امنیت آنها شد به این شرط که تمامی اطلاعات و تجربیات به دست آمده توسط این گروه، در خدمت برنامههای بیولوژیکی دولت آمریکا قرار گیرد.
دوران کنونی
پس از جنگ جهانی دوم، دنیا وارد مرحله جدیدی به نام جنگ سرد شد. در این مرحله انگلستان نیز با جدیت سرگرم اجرای پروژههای متعددی در زمینه سلاحهای بیولوژیک بود. آنها به خصوص بر روی اسپورهای آنتراکس(سیاه زخم ) و میزان تخریب و گسترش آن به وسیله بمبهای انفجاری کار میکردند.
واقعهای که توجه جهانیان را به این فعالیتها بیش از پیش جلب نمود، اجرای آزمایش پخش اسپور آنتراکس به وسیله بمبهای انفجاری در جزیره غیرمسکونی گرینارد در غرب اسکاتلند بودو تا سال ۲۰۰۰ میلادی در خاک این جزیره اسپورهای آنتراکس پیدا میشد. برنامههای بیولوژیک آمریکا نیز از سال ۱۹۴۱ شتاب گرفت. در سال ۱۹۴۳ در پی برنامههای آلمانها و ژاپنیها، سردمداران دولت آمریکا با شدت بیشتری به پیگیری این تحقیقات پرداختند. این کشور برنامههای خود را در کمپ دتریک که امروزه فورت دتریک نامیده میشود، متمرکز کرد. آمریکا آزمایشهای مخفیانهای بر روی مناطق پرجمعیت با عوامل کمخطر یا بیخطر مثل باسیلوس گلوبیجی، سراشیا مارسنس و ذرات خنثی انجام میداد.
یکی از بزرگترین آزمایشهای مخفیانه ارتش آمریکا، پخش سراشیا مارسنس در شهر سانفرانسیسکو به صورت ۵۰۰۰ ذره در دقیقه بود که در نتیجه آن ، یکنفر فوت نمود و ۱۰ نفر دیگر در بیمارستان بستری شدند.
در سال ۱۹۶۶ ، در ادامه این تحقیقات، در سیستم متروی شهر نیویورک اسپورهای باسیلوس سابتیلیس پخش شد تا سیستم مترو از نظر امنیت ارزیابی شود. نتایج نشان داد که تمامی تونلهای مترو تنها با آلوده کردن یک ایستگاه میتواند آلوده بشود.
در سال ۱۹۷۹، ساکنان شهر سوردلوسک در شوروی سابق، شاهد یک انفجار بزرگ در تاسیسات نظامی شماره ۱۹ ارتش شوروی بودند. چندین روز بعد در بین مردم این شهر تب و مشکلات تنفسی منتشر گردید تا اینکه تعداد مرگ و میر افراد به حدود ۴۰ نفر رسید. دولت شوروی علت مرگ ساکنان شهر را مصرف گوشت آلوده گاو اعلام کرد. در نهایت تعداد کل تلفات به یکهزار نفر رسید. در سال ۱۹۹۲ رییسجمهور وقت روسیه، بوریس یلتسین، در یک کنفرانس مطبوعاتی اعتراف کرد که ارتش سرخ در آن واحد نظامی به صورت مخفیانه یک برنامه گسترده بیولوژیکی انجام میداده است.
در بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۹۹۰ ، کاربرد سلاحهای بیوتروریستی به صورت پراکنده بود که از آنها میتوان به استفاده شوروی از سم مهلک ترایکوتسن تیدو (باران زرد) علیه مجاهدین افغانی، استفاده آمریکا از عامل میکروبی تب خوک علیه انقلابیون کوبا، استفاده رژیم اشغالگر قدس از عامل بیولوژیکی علیه دختران خردسال فلسطینی در سال ۱۹۸۲ میلادی نام برد.
مهمترین رویداد بیوتروریسم در هزاره جدید، پخش نامههای حاوی اسپور آنتراکس(عامل مولد سیاه زخم ) در آمریکا بود: در روز ۱۸ سپتامبر سال ۲۰۰۱ اولین نمونه آنتراکس پوستی به علت نامه پستی حاوی اسپور آنتراکس مشاهده شد که بیمار با مصرف آنتی بیوتیک بهبود یافت. از این زمان تعداد مبتلایان به آنتراکس پوستی افزایش یافت تا اینکه در دوم اکتبر ، ۲ مورد آنتراکس تنفسی به عنوان اولین نمونههای آنتراکس تنفسی سالهای اخیر آمریکا گزارش شد و در پی آن روبرت استیونس نتوانست در مقابل این بیماری مهلک دوام بیاورد و اولین قربانی بیوتروریسم در هزاره جدید نام گرفت.
از این تاریخ به بعد تعداد نامههای ارسالی آلوده به قسمتهای مختلف آمریکا، از جمله به مجلس سنای آن کشور نیز افزایش یافت و تعداد قربانیان نیز رو به افزایش گذاشت. در اواسط ماه اکتبر باز هم ۲ کارمند اداره پست به علت آنتراکس تنفسی جان باختند و تقریبا بسیاری از ادارههای فدرال برای مدت نامعلومی تعطیل شدند. وزارت بهداشت آمریکا در اواخر ماه اکتبر شروع به تجویز آنتی بیوتیک سیپروفلوکسوساسین در یک دوره ۱۰ روزه به بیش از ۲۲۰۰ نفر از کارمندان پست کرد و از طرفی در بین ارتش و نیروهای نظامی نیز تجویز واکسن آغاز شد.
این وحشت و فاجعه در بین کارکنان اداره پست و سایر شهروندان عادی به حدی بالا گرفت که شرکت سازنده داروی سیپروفلکسوساسین حاضر شد ۱۰۰ ملیون قرص را تقریبا به نصف قیمت اولیه در اختیار دولت قرار دهد؛ یعنی چیزی معادل ۱۰۰ ملیون دلار تنها برای پیشگیری دارویی در مقابل این حمله بیوتروریستی!
پس از پیش آمدن این برنامه طراحی شده، دولت نومحافظهکاران با بهانه قرار دادن این اتفاق سیلی از بودجههای دولتی را برای مقابله با تهدیدات بیولوژیک گروههای تروریستی همچون القاعده به مراکز تحقیقاتی مختلف ارائه داد تا به ظاهر راهکارهایی برای مقابله با این حملات فراهم کنند. برای برخورداری از این سیل پولی، بسیاری از سازمانهایی که بر روی بیماریهای واگیردار و عفونی کار میکردند کار خود را به نوعی با بیوتروریسم ارتباط داده و دست به انجام تحقیقات و آزمایشهای گستردهای زدند که یقینا در آیندهای نه چندان دور نتایج آن همچون نتایج پژوهشهای دهههای قبل بر همگان ظاهر خواهد شد.
در سیستم درجه بندی امنیت بیولوژیک آمریکا درجه ۴ به خطرناکترین آزمایشها و آزمایشگاهها داده میشود. پیش از یازده سپتامبر تنها پنج آزمایشگاه وجود داشت که در بالاترین درجه امنیت بیولوژیک، یعنی درجه ۴، قرار داشتند و به طور فعال در زمینه مطالعه عوامل بیولوژیک مرگزا کار میکردند. در حالی که در سال ۲۰۰۹ این تعداد به پانزده مورد رسید و روند افزایشی همچنان ادامه داشته و تعدادی نیز در حال ساخت هستند.
در مجموع هم اکنون بیش از ۴۰۰ مرکز تحقیقاتی در درجات امنیت بیولوژیک ۳ و ۴ در آمریکا فعال هستند که توانایی تولید عواملی همچون باکتری سیاه زخم و فراوردههای آن را دارند و بیش از چهارده هزار نفر بر روی تولید چنین عوامل خطرناکی کار میکنند که اکثر آنها مربوط به بخش غیردولتی بوده و برای کسب بودجه مجبورند پروژههای مد نظر سیاستمداران را هرچه که باشد بپذیرند.
ویژگیهای عوامل میکروبی
۱- توانایی ایجاد تلفات زیاد؛ در بین انواع سلاحهای نوین، میکروبها و فرآوردههای میکروبی رقمی بهت آور از مرگ و میر را در پی خواهند داشت. مثلاً ۱۵ گرم از سم تولید شده توسط باکتری کلستریدیوم بوتولینوم میتواند تمام مردم جهان را به کام مرگ بکشد! یا به طور مثال اگر در شهری ۱۲ میلیون نفری یک موشک اسکاد با کلاهک محتوی ۳۰۰ کیلوگرم گاز اعصاب سارین منفجر شود بین ۶۰ تا ۱۰۰ هزار نفر را خواهد کشت. اگر همین کلاهک حاوی یک بمب ۱۲ کیلوتنی هستهیی باشد ۲۳ تا ۸۰ هزار نفر را از بین میبرد. اما اگر چنین کلاهکی با تنها ۱۰۰ کیلو اسپور سیاه زخم بار شود بسته به شرایط جوی بین ۴۲ هزار نفر تا ۳ میلیون نفر را خواهد کشت.
۲- توانایی در ایجاد بیماری و عوارض طولانی مدت و نیاز به مراقبتهای گسترده
۳- توانایی برخی عوامل در انتشار از طریق ناقل یا فرد آلوده؛ این امر باعث میشود تا آلودگی از فردی به فرد دیگر منتقل شود و همین امر کمک میکند تا با حجم اندکی از میکروب بتوان شهری را از پای درآورد.
۴- عدم وجود فنآوری کافی و سیستمهای شناسایی کارآمد؛ تقریباً اکثر کشورهای جهان که مورد این تهدیدات هستند از فنآوری نوین تشخیص بیبهرهاند. گذشته از سطح پایین علمی این کشورها، عدم فروش تجهیزات پیشرفته از سوی کشورهای توسعه یافته باعث شده تشخیص سریع یک حمله بیوتروریستی با تأخیر صورت پذیرد.
۵-کاهش نقش خودامدادی و دگر امدادی و افزایش حس ناامیدی در مردم.
۶- وجود یک دوره نهفته بیماری که باعث میشود درمان و پیشگیری از انتقال بیماری با تأخیر انجام شود؛ معمولاً در خوشبینانهترین حالت، وقتی کادر دفاعی از بروز یک تهاجم میکروبی آگاه میشوند که یک اپیدمی رخ داده است. طبعاً در این حالت کمکرسانی و مهار بیماری بسیار دشوار و با بروز استرسهای اجتماعی همراه است.
۷- توانایی در ایجاد علائم عمومی و غیراختصاصی و اصولاً مشکل بودن تشخیص؛ تقریباً تمام بیماریهای عفونی در شروع علائم بالینی یکسانی نشان میدهند. مثلاً سیاه زخم در آغاز علائمی همچون یک زکام عادی را بروز میدهد. بعد از یک دوره یکی دو روزه که فرد حساس بهبودی میکند، ناگهان با شتابی فراوان تمام بدن را دربر میگیرد و فرد را میکشد. در اینجا مهارت کادر درمانی در تشخیص افتراقی بیماریها بسیار تعیین کننده خواهد بود.
۸- امکان تولید میکروبهای نوپدید یا انتشار عوامل بازپدید؛ میکروبهای نوپدید به میکروارگانیسمهایی گفته میشود که در آزمایشگاههای بیوتکنولوژیک، از تغییر گونههای وحشی به دست میآیند. با کمک مهندسی ژنتیک میتوان باکتری یا ویروسی را تولید نمود که در حکم یکگونه یا زیرگونه جدید باشد. ایدز، سارس، ابولا و.. از این دستهاند. اما میکروبها بازپدید به آن گروهی گفته میشود که ریشه کن شده یا تقریباً بطور کامل مهار شدهاند ولی توسط گروههایی که به بانکهای میکروبی جهان دسترسی دارند، دوباره منتشر میشوند. مثلاً آبله در جهان ریشهکن شده. با این وجود چند کشور از جمله ایالات متحده هنوز مقداری از این ویروس را در بانک میکروبی خود نگهداری میکند. نشت یا انتشار عمدی آن در جهانی که نزدیک به ۴۰ سال است واکسن آبله را دریافت نکرده فاجعه بار خواهد بود.
۹- موجب تخریت صنایع و تجهیزات نمیشوند.
پیچیدگیهای برخورد با عوامل میکروبی
۱- مقادیر اولیه عامل اندک است و در نتیجه در لحظات اولیه هجوم قابل ردیابی نیست. اما در مدت کوتاهی اگر میکروب زنده باشد تکثیر میشود و حوزه گستردهای را خواهد پوشاند.
۲- آثارشان دیر ظاهر میشود. معمولاً بیماری یک دوره نهفته دارد که از لحظه آلوده شدن تا بروز علائم را شامل میگردد. همین زمان، تشخیص را به تأخیر انداخته و در عین حال باعث انتشار بیماری خواهد شد. طبعاً هر چه زمان کمون ( زمان نهفتگی ) بیماری بیشتر باشد، خطر بروز همهگیری بیشتر خواهد بود.
۳- مهار آن مشکل است. افراد آلوده به صورت بیمار یا ناقل بدون آنکه بتوان ایشان را تحت کنترل قرار داد در منطقه جابهجا میشوند ویا به عقب خط باز میگردند. با این کار باعث گسترش شدید عامل میشوند.
۴- عموماً قابل انتقال و سرایت از یک فرد به فرد دیگر هستند.
۵- غیرقابل تشخیص با حواس پنجگانه هستند. یعنی رنگ و بو ندارند.
راههای انتشار عوامل بیولوژیک در یک حمله تروریسی
این عوامل از طریق جنگافزارهای گوناگون منتشر میشوند. از جمله بستههای مراسلاتی، هواپیماهای سبک سمپاش یا بدون سرنشین مخزندار، اشیا و وسایل مصرفی – بهداشتی و آرایشی، آفات نباتی، حشرات و جوندگان ناقل و تنقلات مانند شکلاتها.
اصولاً جاسوسان و عوامل خود فروخته داخلی میتوانند با هر وسیلهای به انتشار میکروبها یا فرآوردههای کشنده آنها مبادرت نمایند. از این بین مراسلات پستی، لوازم آرایشی، البسههای دست دوم، بسته بندیهای صادراتی، سیگار و تنقلات گزینههای مورد توجه هستند. میتوان حجم معینی از اسپور باکتریای مانند باسیلوس آنتراسیس را در پاکت نامهای ریخت و به مقصد هدف پست کرد. در ترکیب مواد سازنده شکلاتها و تنقلات مواد مضر با تأثیر دراز مدت را قرار داد یا به همراه علوفه دامی، حشرات ناقل بیماریهای دام و طیور را به کشوری فرستاد تا صنایع آن کشور را فلج نمایند.
نشانههای یک تهاجم بیولوژیک
گفته شده که امکان تشخیص سریع عوامل میکروبی بسیار محدود و در صورت وجود نیز کار با آنها بسیار پیچیده و دقیق است؛ لذا مشاهدات کادر پزشکی و نیروهای بهداشتی – درمانی بسیار کمک کننده خواهد بود. نشانههای زیر میتواند دلیل بر یک تهاجم بیوتروریستی باشد:
۱- ازدیاد حشرات بطور غیرعادی در منطقه. به خصوص حشراتی که قبلاً در منطقه دیده نشدهاند.
۲- وجود اجساد حیوانات مرده به صورت غیرعادی در منطقه. یا حیوانات غیربودمی مرده و زنده در اطراف مراکز مسکونی و پادگانی.
۳- احساس تغییر طعم و مزه آب و مواد غذایی.
۴- خشک شدن ناگهانی گیاهان.
۵- مردن احشام و دامها در منطقه.
۶- بیمار شدن ناگهانی افراد.
۷- مشاهده افراد مبتلا به بیماری با علائم مشترک و به تعداد زیاد.
مدیریت بحران و اصول مبارزه با بیوتروریسم
مدیران نظامی و انتظامی کشور بایستی در قبال تهدیدات بیوتروریستی به چهار پرسش اصلی پاسخ دهند: چه کسی، چه وقت، چطور و کجا اقدام به چنین حملهای میکند. دانستن پاسخ این چهار پرسش کادر دفاعی را پیشاپیش در برابر تهدیدات آماده میسازد و کمک میکند تا منافذ نفوذ بسته شوند. در اینجا اصول پنجگانهای را میتوان برای چنین مبارزهای تعریف نمود:
۱ – آگاهی: دانش و آگاهی از روند پدیده بیوتروریسم، شناخت تهدیدات، منافذ خطر و کلاً یافتن پاسخ چهار سوال کلیدی فوق گام نخست چنین مبارزهای است.
۲- آمادگی: رسیدن به سطح مطلوبی از توانایی دفاعی با تمرینات و رزمایشها، دستیابی به علوم جدید، دستیابی به فنآوری نوین تشخیص و دفاع و درمان، تهیه لوازم و ملزومات چنین جنگ مخفی و ساکتی، دومین گام مبارزه و دفاع خواهد بود.
۳ – مهارت: اعتماد به نفس، غلبه بر ترس و مهارت در هدایت بحران به سمت عادیسازی شرایط، سومین و مهمترین گام چنین مبارزهای است.
۴- شک: متولیان دفاعی کشوری که همواره در پنهان و آشکار مورد تهدیدات اجانب است، بایستی به هر پدیدهای حتی پدیدهای که در نگاه اول طبیعی جلوه میکند با نگاه شک بنگرند. چنین نگاه شک آلودی باعث میشود بسیاری از منافذ ورود دشمن باز شناخته شود و اصول ایمنی هرچه بیشتر رعایت گردد. دیگر نباید از کنار هر اپیدمی کوچک و بزرگی به سهولت گذشت.
۵- کتمان و رازداری: وقتی نخستین هدف دشمن از حمله تروریستی ایجاد ترس در مردم عادی است، مهمترین عمل کادر دفاعی آن خواهد بود که از انتشار خبر حمله و شایعهسازی در پیرامون آن خودداری نمایند. به خصوص کادر درمانی که با مصدومین چنین حملهای روبرو هستند. از انتشار خبر حمله، بیان تعداد مصدومین، نوع بیماری، بزرگنمایی واقعه نزد مردم عادی و بیان تشخیصها و علائم بالینی و درمانها در جراید ( در بیشتر موارد دشمن از طریق جراید نتایج حمله خود را ارزیابی میکند. به خصوص که خواسته باشد سلاحی جدید را بر مردم بیازماید ) جداً باید پرهیز نمود.
بیوتروریسم با اهداف اقتصادی:
در این نوع از بیوتروریسم هدف نابود کردن پایههای اقتصادی کشور یا منطقهای میباشد. در بعضی از کشورهای در حال توسعه که غذای اصلی مردم را محصولات کشاورزی نظیر برنج تشکیل میدهد ممکن است با ایدههای تروریستی، به آسیب بیولوژیک غلات و از بین بردن آنها بپردازند و مسبب قحطی، سوءتغذیه، کاهش ایمنی و عفونتهای مکرر گردند. در کشوری مانند ایران مزارع گندم و برنج به عنوان اساس تغذیه مردم میتواند مورد حملات بیوتروریستی قرار گیرد. بیماری تب برفکی در جمعیت حساس کشوری که این بیماری را ندارد سبب ضربه سنگین اقتصادی میشود چنانکه در سالهای ۲۰۰۰ الی ۲۰۰۷ انگلستان مورد حمله قرار گرفت و میلیاردها دلار خسارت مالی دید. در این سالها انگلستان برای جلوگیری از انتشار بیماری مجبور شد بیش از یک میلیون راس گاو را معدوم نماید.
سرویسهای اطلاعاتی غرب، متهم اصلی بیوتروریسم:
علیرغم اینکه کشورهای غربی به ویژه آمریکا از هر استدلالی برای اتهامزنی به گروههای باصطلاح تندرو استفاده میکنند، اما یکی از جالبترین نکات این است که بزرگترین استفاده کنندگان از مواد شیمیایی میکروارگانیسمها و تروریسم بیولوژیکی علیه جان انسانها، سازمانهای اطلاعاتی کشورهای قدرتمند غربی و رژیم صهیونیستی هستند که از این راه برای حذف بی سر وصدا و بدون ردپای رقبا و مخالفانشان بهره میبرند.
مرگ مرموز مامور سابق ک.گ.ب. در لندن:
مرگ الکساندر لیتویننکو (Alexander Litvinenko) جاسوس سابق اداره امنیت فدرال روسیه در انگلیس در سال ۲۰۰۷، یکی از پر سروصداترین جریانهای خبری به شمار میرود. الکساندر والتروویچ لیتویننکو جاسوس سابق اداره امنیت روسیه بود که پس از ۲۳ روز جدال با مسمومیتی که ناشی از «پلوتونیوم۲۱۰» گزارش شد در گذشت. از آنجا که لیتویننکو جاسوس سابق روسیه، از منتقدان صریح دولت روسیه بود، رسانههای غربی انگشت اتهام را به سوی مقامات روسی نشانه گرفتند گرچه دولت روسیه هیچگاه این موضوع را نپذیرفت و به شدت آن را رد کرد.
به گزارش آسوشیتدپرس، تیم پزشکی الکساندر در توجیه علت وخامت اوضاع جسمانی وی اعلام کردند که لیتویننکوی ۴۳ ساله با حمله قلبی روبرو شد و پلیس لندن نیز اعلام کرد علت مرگو لیتویننکو نامعلوم است. بر اساس این گزارش این جاسوس سابق شوروی اعلام کرده بود که در تاریخ اول نوامبر حین انجام تحقیقات در خصوص مرگ ‘آنا پولیتکوفسکایا’ روزنامهنگار فقید روس و از دیگر منتقدان کرملین مسموم شده بود. به گفته وی پس از این اتفاق، موهای سر و بدنش به تدریج شروع به ریختن کرد، گلویش متورم و سیستم اعصاب و روانش به شدت آسیب دید. وی هم چنین در گفتوگو با مجله تایمز گفت که کرملین مستقیما در مسمومیتش دست داشته است. پس از این حادثه سرویس اطلاعات خارجی روسیه (SVR) طی بیانیهای هرگونه دست داشتن در مرگ مخالفانش را رد کرد.
شکست های پی در پی سی. آی. ای. در ترور کاسترو:
کوبا یکی از کشورهایی قاره آمریکاست که به علت نوع دیدگاه سیاسی و نزدیکی جغرافیایی با آمریکا و به ویژه روابط نزدیک با شوروی در دوران جنگ سرد، جایگاه ویژهای پیدا کرد. ایالات متحده آمریکا نیز تمام تلاش خود را برای ساقط کردن دولت مستقل این کشور و ترور یا سرنگونی رهبران ضدآمریکایی کوبا به کار برد تا جایی که این تقابل و ایستادگی در برابر زورگوییهای آمریکا در دهه ۱۹۶۰ میلادی، جهان را تا مرز یک جنگ هستهای و تقابل دو قطب شرق و غرب یعنی آمریکا و شوروی پیش برد. یکی از عمدهترین دلایل تقابل دو کشور کوبا و آمریکا را باید در رویکرد منحصر به فرد و استعمارستیز ‘فیدل کاسترو’ بنیانگذار انقلاب کوبا جستوجو کرد. فیدل کاسترو متولد سال ۱۹۲۶ میلادی است و در سال ۲۰۰۸ رسما خود را بازنشسته کرد و از نظر طول مدت زمامداری دارای جایگاه سوم در بین رهبران و مقامات کشورهای جهان است. مدتی قبل اخباری جالب منتشر شد که در آن عنوان شد؛ فیدل کاسترو تاکنون ۶۳۸ بار مورد حمله تروریستی قرار گرفته و از آن جان سالم به در برده است که البته عمده آنها به وسیله سرویس اطلاعاتی آمریکا برنامهریزی شد. در میان روشهای اتخاذ شده برای ترور کاسترو؛ سمی کردن سیگار، اعطای سیگار و هدایای قابل انفجار، آلوده کردن لباسهای شنا و جاسازی مواد منفجره در کفش، و توپ بیس بال و انداختن قرص بوتولینوم در نوشیدنی وی… دیده میشود.
رویترز نوشت؛ حتی در یکی از این اقدامات تروریستی تلاش شد تا با استفاده از یک پودر سمی، ریشهای بلند کاسترو را آلوده کنند تا با ریزش ریشهای وی از مجبوبیت کاسترو در کوبا و دیگر کشورهای جهان کاسته شود. سایت خبری رسمی کوبا ‘آنسا’ نیز گزارش داد که رهبر انقلابی ۸۵ ساله کوبا در زندگی سیاسی خود یعنی از سال ۱۹۵۹ تا سال ۲۰۰۶ در مجموع از ۶۳۸ سوءقصد جان سالم به در برده است و به نقل از روزنامه دیلی تلگراف، بخشی از این اقدامات تروریستی در قالب یک سریال ۸ قسمتی با عنوان ‘او که باید زندگی کند’-He Who Must Live- ساخته شده است.
موساد، ترورهای بیولوژیک و مرگهای آرام رهبران فلسطینی:
منابع خبری اعتقاد دارند که استفاده از سموم مرگآور و خطرناک که با تاثیر منفی بر روی ارگانهای مختلف بدن که مرگی تدریجی و بی سر وصدا را به همراه دارد، در موساد و شبکههای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی رواج دارد. مرگ مشکوک ‘ودیع حداد’ بنیانگذار جنبش ملیگرایان عرب و از مهمترین مبارزان فلسطینی در دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی، ‘خالد مشعل’ از فرماندهان حماس و رییس دفتر سیاسی این حزب که ناکام ماند و ‘محمود المبحوح’ از رهبران حماس ازجمله افرادی هستند که گفته میشود همگی قربانی ترورهای خاموش سازمانهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی شدهاند. یاسر عرفات، رهبر جنبش آزادیبخش فلسطین نیز ازجمله کسانی است که گمان میرود موساد در ماجرای مرگ وی نقش داشته است.
بیوتروریسم ابزار چه گروهی است:
حال با تمام این توضیحات، این پرسش پیش میآید که کدامیک متهمترند؟ گروههای تروریستی که به فرض درست بودن ادعاها در گذشته تنها قادر شدند در سراسر جهان با روشهای بیولوژیکی کمتر از ۵۰ نفر را قربانی خواستههای غیرمشروع خود کنند، یا سازمانهای تروریستی وابسته به قدرتها که به راحتی افراد مخالف خود را حذف میکنند و با استفاده از سکوت رسانهای بر اطلاعات مربوط به مرگ انسانهای بی گناه و مقامات سرپوش گذاشته و به اقدامات خود ادامه میدهند!؟
.
بیوتروریسم
:
بیوتروریسم
یکی از انواع حملات تروریستی است که با انتشار مغرضانه عوامل بیولوژیکی می تواند
عامل نابودی و ویرانگری میان انسان، حیوان، گیاه و محیط زیست باشد.
این
عوامل که معمولا در طبیعت یافت می شوند در صورتی که توسط انسان در ساختار آن
افزایش قدرت، پایداری و مقاومت در برابر درمان ایجاد شود و به روش های مختلف که
عامل انتشار آن محسوب م
ی شود به فرد، منطقه یا موقعیت خاصی
ارسال شود به عنوان یک سلاح تروریستی از آن یاد خواهد شد. علت جذاب بودن این شاخه
ی تروریستی نیز ناشی از هزینه های نسبتا ارزان، تهیه آسان، اثر گذاری
فوری و همچنین گسترش سریع و وحشت زای آن میان مردم می باشد.
امروزه کشورهایی که طعم
خرابی و خسارت ناشی از جنگ را چشیدهاند جهت حفظ سرمایههای ملی و منابع حیاتی خود
توجه خاص و ویژهای به دفاع غیرعامل نموده و در راهبرد دفاعی خود جایگاه والایی
برای آن قایل شدهاند، لذا یکی از مباحث مهم در علوم نظامی، پدافند غیر عامل است.
پدافند غیرعامل :
مجموعه اقداماتی که
انجام می شود تا در صورت بروز جنگ، خسارات احتمالی به حداقل میزان خود برسد.
به بیان دیگر هر اقدام
غیر مسلحانه ای که موجب کاهش آسیب پذیری نیروی انسانی، ساختمانها، تاسیسات،
تجهیزات، اسناد و شریان های کشور در مقابل عملیات خصمانه و مخرب دشمن گردد، پدافند
غیر عامل می گویند.
در پدافند عامل مثل
سیستم های ضد هوایی و هواپیماهای رهگیر، فقط نیروهای مسلح مسئولیت دارند در حالی
که در پدافند غیر عامل تمام نهادها، نیروها، سازمان ها، صنایع و حتی مردم عادی می
توانند نقش موثری بر عهده بگیرند.
پدافند غیرعامل سایبری :
اما موضوع مهمی که زیر
مجموعه ی مباحث مربوط به پدافند غیر عامل قرار می گیرد و با توجه به سرعت تغیرات
تکنولوژی و کاربردهای عملی آن در زندگی انسان امروز نقش ویژه بازی می کند
"دفاع سایبری " است.
امروز عرصهی سایبری
پنجمین عرصهی نبرد، پس از زمین، دریا، هوا و فضاست. واژهی «جنگ سایبری» محصول
ورود عرصهی سایبر به عرصههای نبرد است. در نبرد سایبری اساساً نوع نبرد محتوایی
نیست.
رویکرد، رویکرد از دسترس
خارج کردن سرویسها و از کار انداختن ارائه دهندگان خدمات اینترنت و زیر ساختهاست.
با توجه به اهمیت فناوری
اطلاعات در عصر حاضر و رشد سریع و در عین حال نامتوازن ساختار آی تی ، این بستر به
یکی از نقاط بالقوه آسیب پذیر و خطرناک در جهان بدل شده است؛ که ضرورت توجه و
پرداخت سریع و در عین حال نظام مند، معقول و هدفمند به منظور مصون سازی این بستر
از تهدیدات موجود در جهت حفظ امنیت ملی و حریم شخصی شهروندان در فضای جنگ و
مخاصمات امروز بین المللی را می طلبد.
عوامل بیولوژیکی:
عوامل بیولوژیکی؛ موجودات زنده یا
مواد سمی هستند که می تواند به کشتن یا ناتوان ساختن مردم، احشام، محصولات
کشاورزی، گیاهی و محیط زیست منجر شود. حمله بیولوژیکی انتشار عمدی میکروب ها و یا
دیگر مواد و عوامل بیولوژیکی است که می تواند عامل بیماری و نابودی باشد.
سه گروه از عوامل بیولوژیکی که به
احتمال زیاد می توان از آن به عنوان سلاح استفاده شود، باکتری ها، ویروس ها و سموم
نام دارند. بسیاری از این عوامل در شرایط دشواری رشد پیدا می کنند و نگهداری
از آن نیز به دلیل حفظ شرایط ویژه به همین سختی است.
تعداد زیادی از عوامل بیولوژیکی هنگام در معرض قرار گرفتن نور
خورشید یا دیگر فاکتور های محیطی به سرعت اثر خود را از دست می دهند، در حالی که
گروه دیگری از آنها مانند سیاه زخم زندگی طولانی تر و مقاومت بیشتری در برابر محیط
ناپایدار بیرونی دارند.
عوامل بیولوژیکی را می توان با پخش
کردن آن در هوا، آلوده کردن حیوانات و همچنین از طریق بیماری های مشترک دام
و انسان، آلوده کردن آب و غذا به طور گسترده ای پراکنده کرد. به عبارت دیگر این
روش ها شامل موارد زیر می باشد:
ذرات معلق در
هوا: عوامل بیولوژیکی پخش در هوا، با تشکیل
قطرات ریز می تواند کیلومتر ها از نقطه ای به نقطه ی دیگر حرکت کنند که با استنشاق
آن بیماری به انسان یا حیوان نفوذ می کند.
حیوانات: برخی از بیماری ها توسط حشرات و دیگر حیوانات گسترش می یابند،
مانند فلس ،موش، مگس، پشه و احشام بیمار و ناقل.
محصولات غذایی و
آلودگی آب: گروهی از ارگانیسم های بیماری زا و
سموم ممکن است در منابع آب و غذا وجود داشته باشند هر چند که بسیاری از این عوامل
با جوشانیده شدن به مدت یک دقیقه نابود و یا غیر فعال می شوند اما برخی دیگر نیاز
به دستورالعمل های رسمی و خاص دارند.
فرد به فرد: گسترش عامل ها عفونی از فردی به فرد دیگر بسیار شایع می باشد،
بیماری هایی از قبیل آبله، طاعون و ویروس لاسا که انسان ها منبع اصلی گسترش آن می
باشند.
نتیجه:
تهدیدات سلاح های کشتار
جمعی به خصوص عوامل شیمیایی، بیولوژیک و هسته ای به عنوان تهدیدی در عرصه جنگ
ناهمطراز تهدیدی جدی و قابل تأمل است. متأسفانه با وجود معاهدات بین المللی منع
توسعه و استفاده از این سلاح ها نه تنها شاهد توسعه تحقیقات در این زمینه هستیم
بلکه انواع جدیدی در جنگ ها به کار گرفته می شوند که جدید ترین آنها در عراق،
افغانستان و بر علیه مجاهدین فلسطینی در غزه بوده است.
به همین دلیل در جهان برنامه منسجمی جهت مقابله با این سلاح ها
و دستورالعمل های خاص برای رده های مختلف نیروهای نظامی، انتظامی و امدادی وجود
دارد که در آموزش ها، رزمایش ها و حوادث استفاده شده و به طور مداوم به روز
سازی و چاپ می گردند.
تهدیدات بیولوژیک و بیوتروریسم
از جمله تهدیدات مهم و بحث بر انگیزی است که به دلیل سابقه تاریخی، کشتار عظیم
عوامل عفونی و سمی جزء مهمترین تهدیدات جامعه بشری است و سالانه شاهد شیوع انواع
بیماری های عفونی جدید موسوم به نوپدید در جهان هستیم.
پس از واقعه 11 سپتامبر
2011 و همچنین پخش پاکت های سیاه زخم در امریکا و سپس اقصی نقاط جهان توجه به
تهدیدات بیولوژیک و بیوتروریسم در جهان چنان افزایش پیدا کرده است که فقط کشور
امریکا در ده سال گذشته بالغ بر 60 میلیارد دلار جهت تقویت سیستم پدافند غیر عامل
تهدیدات زیستی خود هزینه نموده و تمام مراکز تحقیقاتی نظامی، دفاعی و دانشگاه ها و
مراکز تحقیاتی پیش رفته امریکا در گیر برنامه تقویت بنیه پدافند غیرعامل در مقابله
با تهدیدات زیستی هستند. با توجه به مواضع مستقل نظام جمهوری اسلامی ایران این
تهدیدات بر علیه کشور ما مضاعف است و بنابراین نیاز به بحث در مورد پدافند غیرعامل
و تهدیدات بیولوژیک برای کشور جزء ضروریات است.
از جمله چالشهای پیش روی
پدافند زیستی کشور ، آسیبپذیر بودن زیرساخت ها است.
چالشهای موجود در حوزه پدافند زیستی:
1- نبود
چشمانداز مناسب، اهداف و راهبردهای مشترک
2- عدم
وجود ادبیات و مفاهیم و درک مشترک از تهدیدات زیستی در بین دستگاهها
3- نبود
تجربه کافی در زمینه پدافند زیستی
4- نبود سامانه رصد ، آشکارسازی و تشخیص تهدیدات
زیستی
5- نبود
بانک ها و کلکسیونهای تخصصی پدافند زیستی در کشور
6- ضعف در زیرساختهای تخصصی و آزمایشگاهی پدافند
زیستی کشور
7- نبود نیروهای متخصص در این زمینه و آسیبپذیر
بودن زیرساختهای مختلف کشور در برابر تهدیدات زیستی
منشأ تهدید زیستی :
1.
طبیعی(
حشرات ، حیوانات ، گیاهان ، تغییرات جوی)
2.
غیر
طبیعی( دخالت انسان ، مسائل بهداشتی ، فراورده های سمی)
قدرت آسیبرسانی عوامل
زیستی نسبت به سایر تهدیدات بالاتر است، تهدیدات زیستی بسیار گسترده است و
متأسفانه توان دشمن در این حوزه بالا است و ما باید تا آنجایی که میتوانیم در
برابر این تهدیدات، خود را آماده کنیم.
حوزههای تهدیدات زیستی
1- شامل
انسان
2- دام
و طیور
3- محیط زیست
4- نباتات و گیاهان
5- آب آشامیدنی
6- صنایع غذایی میشود
جنگ زیستی به معنای به
کارگیری سلاحهای زیستی است و این جنگ ویژگیهایی دارد و اصولاً فاعل مجهول میماند.
در جنگ زیستی، هزینه حمله بسیار کم است و قابلیت فراگیری در بستر زیستی بسیار زیاد
است.
ویژگیهای جنگ زیستی:
1- قابلیت
انتقال سریع
2- گمنام
بودن حمله کننده
3- امکان
تولید ساده سلاح
4- ناتوانی در اثبات منشأ حمله
نمونههای جنگهای زیستی اخیر
1- سارس
بین چین و آمریکا
2- آنفولانزای مرغی
3- تهاجم به مرغ تخمگذار در کشور ما
4- استفاده از فسفر سفید در غزه که بدن انسان و
اشیاء را میسوزاند
اهداف تهدیدات زیستی در زمان صلح
1- آسیب
رساندن به زیرساختهای اقتصادی
2- ایجاد
ترس در جامعه و از بین بردن امنیت بهداشتی و غذایی
3- آسیب رساندن به سلامت عمومی جامعه
4- تحمیل
هزینههای سنگین به کشور هدف
عوامل جنگ بیولوژیک :
1- ویروسها
2- باکتریها
3- سموم گیاهی
4- انگلها از
چرخه اقدامات دفاع زیستی در کشور
1- هشداردهی
2- تصمیم
و عملیات
3- تشخیص تهدید
4- پایش تهدید
5- مشخص
نمودن منطقه تهدید
6- بستن
منطقه موردنظر
7- رفع
آلودگی
8- درمان
9- مصونسازی.
فایلهای مرتبط
اصول پیشگیری از بیوتروریسم و مخصوصاً جنگهای بیولوژیک
پیشگیری اوّلیه
1 ـ آموزش و ارتقاء آگاهیهای افراد در معرض خطر
2 ـ واکسیناسیون جمعیتهای در معرض خطر با واکسنهای موجود
3 ـ پیشگیری دارویی (کموپروفیلاکسی) پس از تماس، در صورت امکان
4 ـ جمع شدن کشورها حول محورهای مشترک و عامالمنفعه و خودداری از دامن زدن به اختلافات ارضی، سیاسی، نژادی، مذهبی و امثال آن
5 ـ قطع زنجیره انتقال بیماریهای مسری ناشی از بیوتروریسم
6 ـ منع تهیه و استفاده از سلاحهای بیولوژیک
7 ـ به کار گیری تدابیر لازم به منظور جلوگیری از انتقال بیماریهای مشترک (زئونوز)
8 ـ استفاده از تجهیزات و لباسهای محافظتی توسط کارکنان پزشکی و بهداشت به هنگام تماس با بیماریهای مسری ناشی از بیوتروریسم
9 ـ آرام نگهداشتن توده مردم به منظور جلوگیری از بروز همه گیری رعب و وحشت.
واکسنهای مجاز طاعون، سیاه زخم و آبله، وجود دارد. همچنین فراوردههایی برای کارکنان آزمایشگاهی که در معرض خطر هستند بر علیه تولارمی، تبQ، آنسفالیت اسبی ونزوئلایی، بوتولیسم، آنسفالیت اسبی غربی و شرقی، تب دره ریفت و بعضی از بیماریهای دیگر وجود دارد. ضمناً واکسنهای خاصی نظیر آبله و سیاه زخم را ممکن است بتوان بعنوان پیشگیری بعد از تماس نیز مورد استفاده قرار داد (12)، ولی هنوز واکسن یا داروی موثری برای پیشگیری و درمان بسیاری از عوامل سببی بیوتروریسم، ساخته نشده است. هرچند محققین در نقاط مختلف جهان مشغول پژوهش بوده در آخرین نشست کمیته مشورتی تحقیقات ویروس آبله که در اواخر بهمن ماه سال 1379 شمسی در محلWHOبه منظور بررسی پیشرفتهای پژوهشی مربوطه تشکیل گردیده صراحتاً از تأثیرCidofovirبر 35 ویروس مختلف آبله، اظهار رضایت گردیده است (26)، طی سالهای اخیر، تأثیر ریباویرین بر ویروس عامل تب کنهای کنگو ـ کریمه (CCHF) و تأثیر نسبی داکسی سیکلین و سیپروفلوکساسین بر پیشگیری از سیاه زخم تنفسی پس از استنشاق افشانههای آلوده، به اثبات رسیده است (2) ولی هنوز راه درازی در پیش روی محققین وجود دارد.
پیشگیری ثانویه
1 ـ تشخیص و درمان به موقع مصدومین ناشی از حمله در صورت درمانپذیر بودن بیماری
2 ـ کنترل رعب و وحشت حاصله با بهرهگیری از تدابیر روانشناختی و خودداری از پنهان کاری و جلوگیری از بروز تضادهای احتمالی در اظهار نظرهای مسئولین ذیربط
پیشگیری ثالثیه
1 ـ توانبخشی بهبودیافتگانی که دچار عوارض پایداری شدهاند با بهرهگیری از اعمال جراحی و وسایل فیزیکی.
نقش متخصصین بیماریهای عفونی در مقابله با بیوتروریسم:
1 ـ پیش بینی عوامل سببی تهدید، نحوه انتشار و تأثیر آنها بر بهداشت عمومی
2 ـ کمک به مسئولین مربوطه در برنامه ریزی نحوه مقابله با حمله بیولوژیک
3 ـ مشارکت در برنامههای بهداشتی در خصوص بررسی اپیدمیولوژیک و تشخیص قطعی همه گیریهای احتمالی
4 ـ شرکت فعال در رویارویی بالینی و بهداشتی لازم به منظور درمان و کنترل طغیان و پیامدهای بعدی یک حمله بیولوژیک
5 ـ همکاری با سایر ارگانها به منظور اطمینان بخشیدن به مردم، ایجاد آرامش در آنها و کنترل همه گیری رعب و وحشت و هرج و مرج حاصله
6 ـ همکاری در محدودسازی انتشار عوامل مسری و رفع آلودگی از تسهیلات مورد حمله
7 ـ جلب مشارکت جمعی به منظورمحکوم سازی استفاده از جنگافزار بیولوژیک و برنامه ریزیهای مربوطه.
محور پیشگیری از تأثیر سلاحهای بیولوژی و بیوتروریسم
رکن مهم کنترل بیوتروریسم و پیشگیری از آن جلب همکاری هوشمندانه مردم میباشد و این مهم بدون آموزشهای مؤثر و مفید امکان پذیر نمیباشد. آموزش مؤثر و مفید به نوبه خود نیازمند برنامه ریزی صحیح است. آموزشهای عمومی و توجیه مردم نسبت به سلامتی بدن و باور آنها نسبت به دستورالعملهای بهداشتی (فردی و عمومی) نقش مهم و تعیین کننده ای در پیشگیری دارند. هر کدام از وسائل ارتباط جمعی (مثل روزنامهها، مجلات، صدا و سیما) در زمینه آموزشهای عمومی دفاع بیوتروریسم نقش ویژه خود را خواهند دا شت. آگاهی عمومی مردم نسبت به اصول اولیه بهداشتی، مؤثرترین و در عین حال کم خرج ترین وسیله محافظت عمومی بر علیه سلاحهای بیولوژیک است. باید بگونه ای برنامه ریزی شود که این آموزشها در سطح جامعه حساسیت زا و نگران کننده نباشند. در همین راستا میتوان طراحی و اجراء مانورهای شهری را برای ارتقاء دفاع غیر نظامی در مقابل بیوتروریسم مد نظر قرار داد. ضمناً توصیه میگردد برنامه دفاع بیولوژیک جزء لاینفک رزمایشهای نظامی محسوب شوند.
1- پیش بینی وسایل حفاظت فیزیکی در مقابل عوامل بیولوژیک
فراهم بودن وسایل پیشگیری فیزیکی مثل ماسکهای تنفسی (ضد بیولوژی)، لباسهای محافظت کننده وغیره. بخصوص زمانی که پرسنل نظامی هدف سلاحهای بیولوژیک هستند بسیار حیاتی است. اینگونه تجهیزات باید اقلاً در حد نیاز نیروهای عمل کننده پیشاپیش فراهم شوند. اگر قرار است این گونه وسایل و تجهیزات از خارج خریداری شوند و یا در داخل تولید گردند بایستی به چنان تجهیزات و نیروی انسانی متخصص مجهز باشیم که بتوانیم بسرعت و با دقت این تجهیزات را آزمایش کرده و شرایط مؤثر بودن آنها را مشخص کنیم. بسیار اتفاق افتاده که به هنگام استفاده پرسنل از یک وسیله (مثلاً ماسک) متوجه خرابی و بی تأثیر بودن آن میشویم. علاوه بر این وسائل فوق باید قبلاً چندین بار توسط پرسنل استفاده شده و افراد دقیقاً نحوه استفاده از آنها را بدانند.
2- توسعه برنامههای واکسیناسیون
بیشتر عوامل بیولوژیک شناخته شده خوشبختانه بوسیله واکسن قابل پیشگیری هستند. اگر چه بیشتر این واکسنها را در اختیار نداریم. در ممالک پیشرفته واکسنهای مخصوص عوامل بیولوژیک را به صورت محرمانه در ارتشهای خود ساخته و در حد مصرف اورژانسی در دسترس مراکز نظامی قرار دادهاند. باید برنامهها و پروژههای واکسن سازی را در سراسر مملکت مورد تشویق و حمایت قرار دهیــم تـــا در صورتی که روزی به یک نوع واکسن (مثلاً آبله) نیازمند شدیم تا بخود بجنبیم و از خارج خریداری کنیم بسیار دیر شده است. بنابراین باید به منابع و استعدادهای داخلی تکیه داشته باشیم. این امر تنها با برنامه ریزی طولانی مدت میسر است. بخش بیولوژی باید مراکز و مؤسسات و افرادی را که در زمینه واکسن سازی فعال هستند شناسایی کرده و بتدریج درصدد ایجاد ارتباط و ارائه پروژههای واکسن سازی باشند. این کار نیز نیازمند زمان و حمایت مؤثر از مراکز تحقیقاتی است.
3- کمو پروفیلاکسی (پیشگیری دارویی)
یکی از وسایل مهمی که در پیشگیری از حملات بیولوژیک بسیار ضروری است در دست داشتن برنامههای ویژه پروفیلاکسی (قبل از تماس- بعداز تماس) میباشد. برای اینکار باید عناصر دارویی موجود در رژیمهای مختلف پروفیلاکسی مربوط به هر کدام از عوامل بیولوژیک مشهور بصورت لیست تهیه شوند. اقلام دارویی مربوط به پروفیلاکسی باید بنحوی تهیه و ذخیره شوند که اولاً تاریخ مصرف آنها سپری نشود و ثانیاً حداقل جوابگویی نیاز یک جمعیت (مثلاً) یک میلیونی باشند. پرسنل عملیاتی نظامی و نیروهای انتظامی بخصوص آنهایی که به مأموریتهای ویژه گسیل میشوند و احتمال داده میشود که هدف جنگ افزارهای بیولوژیک قرار گیرند باید با توجه نوع تهدید محتمل از برنامههای ویژه پروفیلاکسی دارویی استفاده کنند. از طرفی عوامل بیولوژیک بطور روزانه نسبت به داروهای آنتی بیوتیک مقاوم میشوند و حساسیت دارویی آنها باید دائماً کنترل شود. اینکار نیازمند پروژههای تحقیقاتی است. تأثیر عملیاتی هر کدام از پروتکلهای پروفیلاکسی که در کتب طبی قید شدهاند باید با توجه به شرایط کشور مجدداً مورد تحقیق قرار گرفته با آزمایشات خودمان نیز به صحت و سقم آن پی بریم و این نیازمند تحقیقات است، تحقیقات نیازمند حمایت است و حمایت محتاج برنامه.
4- مراقبت از منابع آب
منابع و مخازن آب شرب و غیر شرب یکی از اهداف بسیار مهم سلاحهای بیولوژیک و بیوتروریسم میباشند. نباید اجازه دهیم تروریستها و یا عناصر دشمن به منابع آب ما دسترسی پیدا کرده آنرا آلوده کنند و بعداز اینکه کار از کار گذشت در صدد درمان بیماران برآئیم. باید از منابع آب در شهرها و روستاها بنحو هوشیارانه مراقبت کنیم. یک بعد بسیار مهم این مراقبت، کنترل روزانه نمونههای آب نسبت به آلودگیهای عمدی با عوامل بیولوژیک و فعالیتهای بیوتروریسمی است. آزمایشات روتین آب متأسفانه پوشش لازم را برای تشخیص عوامل بیولوژیک ندارند و از این نظر ناقص هستند. باید آزمایشگاههای مجهز زنجیره ای بوجود آمده و پرسنل آنهابنحوی آموزش ببینند که هرگونه تغییر درکیفیت میکروبی ـ شیمیائی آب بصورت روزانه ضبط وثبت و به مرکز هوشمندمرکزی ارسال گردند. بدین ترتیب میتوانیم ازوقوع یک حمله بیولوژیک و بیوتروریسم آگاهی یابیم. این کار در وهله اول نیازمند توجیه تصمیم سازان و تصمیم گیران بالا دست است و تنها راه آن برقراری سمینارهای دوره ای است که ابعاد مختلف سلاحهای بیولوژیک و بیوتروریسم را برای گروههای متفاوت تشریح کند.
5- نظارت بر تهیه کنندگان و توزیع کنندگان مواد غذایی و مراقبت از ذخائر غذایی
مواد غذایی ممکن است بعنوان حاملهای عوامل بیماریزا بر علیه افراد بیگناه بکار روند. همه روزه داستان شیر خشکها و گوشتهای آلوده را که به راحتی به کشورهای مصرف کننده ارسال میشوند، میشنویم. جنون گاوی و یا تب برفکی نیز بر سر زبانها است.. برای کلیه کارکنان ادارهها و سازمانهای ناظر بر مراکز تولید و توزیع مواد غذایی که بنظر میرسد آموزشهای مناسب با حرفه خود را (از بعد بیوتروریسم) ندارند باید کلاسهای آموزشی ویژه برگزار شود. برنامههای بازآموزی و نوآموزی کارکنان شاغل باید مورد توجه قرار گرفته و حمایتهای لازم از آنها بعمل آید. چنانچه کارمندان اداره مراقبت از مواد غذایی تحت آموزشهای ویژه قرار گیرند و بدانند که کار با اهمیتی بر عهده آنان است و حتی توسط ارگانهای دیگر نیز نظارت میشوند احتمالاً وظایف خود را با دقت و حساسیت بیشتری انجام خواهند داد. ورود محمولههای غذایی (بصورت تر و خشک) به داخل کشور باید با حساسیت تلقی گردد. آزمایشگاههای گمرکی مواد غذایی باید از حالت سمبلیک خارج شده و از حیث نیروی انسانی آموزش دیده و تجهیزات آزمایشگاهی حمایت شوند. واقعاً چه ارگانی بر ورود بی حساب این همه مواد غذایی (شیر، گوشت مرغ، گوشت ماهی و ….) نظارت دارد و با چه کیفیتی؟ پیشنهاد میشود برای این گروه از کارکنان دورههای تداوم آموزش دفاع در مقابل سلاحهای بیولوژیک و بیوتروریسم برگزار گردد.
کشف و تشخیص حمله بیولوژیک و بیوتروریسم
کشف سریع و بموقع حمله بیولوژیک و بیوتروریسم و کیفیت آگاهی از وقوع آنها اهمیت بحرانی داشته و در مقابله با این حوادث نقش حیاتی دارد. زیرا در غیاب تأمین تدارکات خاص در سطح محلی، منطقه ای و ملی، یک حمله بیوتروریستی با استفاده از ویروس آبله، اسپور سیاه زخم یا عوامل آلوده کننده آب و مواد غذایی شالوده بهداشت و درمان محلی و شاید ملی را بهم ریخته و عده کثیری از بیماران و مردم عادی برای بدست آوردن امکانات درمانی به بیمارستانها و مراکز درمانی دیگر هجوم میآورند. علاوه بر این ممکن است نیروهایی که باید در نقش واکنش سریع عمل نمایند، خودشان قبل از همه گرفتار و زمینگیر شده و کاری از دستشان بر نیاید. شباهتهای زیادی بین وقوع یک همه گیری طبیعی و حمله بیوتروریسمی وجود دارد و همین واقعیت تمایز بین این دو را مشکل میسازد. البته آگاهی از یک همه گیری که بطور عمدی ایجاد شده بسیار مهم است منتهی این امر نیاز مند یک شبکه وسیع ثبت وقایع میباشد. اگر کلیه وقایع زیستی در شهرهای مختلف سراسر کشور بدقت و با حساسیت لازم ضبط شده و از طریق شبکه اطلاع رسانی به بانک مرکزی اطلاعات پزشکی منتقل گردند گام اساسی برداشته شده است. چنانچه اطلاعات موجود در مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت بهینه شده و با تجهیزات رایانه ای تقویت گردند قدمهای بعدی در خصوص آگاهی از انتشار عمدی عوامل بیولوژیک هموار تر خواهند شد. در شرایط فعلی ممکن است یک بیماری خاصی در گوشه و کنار کشور اپیدمی شود قبل از آنکه سیستم بهداشتی ـ درمانی بتواند متوجه آن شود مدتها طول بکشد. یاد آوری میشود امروزه خطر استفاده همزمان از چند عامل بیولوژیک مختلف بصورت مختلط در یک یا چند منطقه وجود دارد. همچنین احتمال دارد از ارگانیسمهایی استفاده شود که در لیست عوامل بیولوژیک قرار نداشته ولی از طریق مهندسی ژنتیک خواص بیماریزایی شدید و مقاومت آنتی بیوتیکی گسترده در آنها بوجود آمده باشد. لذا با تشخیص هر عامل جدید همواره باید لیست جدیدی از آنها تنظیم و منتشر گردد. بنابراین باید آزمایشگاهها و مراکز تحقیقاتی که توان کار تشخیصی بر روی عوامل بیولوژیک را دارند شناسایی شده و هرکدام در زمینه خاصی تقویت گردند تا بتوانند به عنوان آزمایشگاههای مرجع تخصصی ایفاء نقش نمایند.
امداد و درمان مصدومین ناشی از سلاحهای بیولوژیک
بخش قابل توجهی از هراس و نگرانی عموم مردم در هنگام بیوتروریسم با ملاحظه آمادگی در سازمانهای مسئول و بخصوص تشکلهای وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی برطرف میشود. آمادگی شبکههای بهداشت و درمان برای مقابله با حملات بیولوژیک و بیوتروریسم بدون برنامه ریزی قبلی امکان ندارد. این برنامه ریزیها باید با توجه به مورد مهم بهداشتی ـ درمانی که بعضاً توضیح داده میشوند انجام گیرند.
1- پیش بینی آنتی بیوتیک های مورد نیاز
برای درمان مصدومین ناشی از سلاحهای بیولوژیک و بیوتروریسم آنتی بیوتیک های مختلف در صدر لیست نیازمندیهای درمانی قرار دارند. بهرحال بیشتر عوامل بیولوژیک عمدتاً میکروارگانیسمهای بیماریزایی هستند که در شرایط عادی نیز قادر به ایجاد بیماری هستند منتهی با این تفاوت که در اینجا بصورت عمدی انتشار داده شدهاند. تصور کنیم مثلاً در یک روز فقط 10 هزار نفر در تهران به سیاه زخم مبتلا شوند و به کلینیکهای عفونی مراجعه کنند آیا میتوانیم آنتی بیوتیک و سایر داروهای مورد نیاز آنها را تأمین کنیم؟ بنابراین مراکز تحقیقاتی باید بطور مستمر و با توجه به اینکه لیست عوامل بیولوژی ممکن است در طول زمان دستخوش تغییراتی شود، لیست آنتی بیوتیک های مورد نیاز و مؤثر بر علیه یکا یک عوامل بیولوژیک (مثل سیدوفوویر برای آبله، ریباویرین برای تب کریمه ـ کنگو و سیپروفلوکساسین برای سیاه زخم) را تهیه کرده و مراکز تأمین دارو را در ستاد مشترک سپاه در جریان قرار دهد. این داروها بنحوی باید تهیه گردند که همیشه به اندازه مثلاً صد هزار نفر ذخیره آماده داشته باشیم. برای اینکار باید طرحهای تحقیقاتی طراحی و تعریف شوند که هدف آنها بررسی الگوهای حساسیت آنتی بیوتیکی سوش های میکروبی (پاتوژن ها) است. نتایج این طرحها به همراه ارزشیابیهای مربوطه باید توسط یک مرکز هوشمندی جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردند اینکار نیازمند داشتن برنامه مدون است.
2- پیش بینی شرایط لازم برای ایزولاسیون بیماران هنگام تک میکروبی
یکی از خصوصیات مهم عوامل بیولوژیک، مسری بودن آنهاست. بعبارت دیگر عوامل بیولوژیک پس از آنکه در یک منطقه انتشار داده شوند بخودی خود و با انتقال مستقیم افراد مختلف را آلوده میکنند. با این اوضاع ایزولاسیون بیماران ناشی از عوامل بیولوژیک مهم و بسیار ضروری است. هر گونه همه گیری ناشی از عوامل بیولوژیک در مدت کمی عملاً از کنترل خارج خواهد شد، بخش بیولوژی باید چگونگی و نحوة ایزولاسیون بیماران و مصدومین ناشی از تک بیولوژی را بررسی و تدوین کند. سوالاتی چون چرا باید ایزولاسیون بیماران صورت گیرد، شرایط ایزولاسیون بیماران چیست و ظرفیت تختهای بیمارستانی ایزوله چقدر است؟ باید جواب کاربردی داشته باشند.
3- برآورد تخت بیمارستانی مورد نیاز مصدومین بیولوژی
مصدومین و بیماران ناشی از عوامل بیولوژیک و بیوتروریسم، عمدتاً همچون بیماریهای عفونی علائم غیر اختصاصی خواهند داشت. منتهی این علائم گاهی از الگوی بیماریهای بومی تبعیت نکرده و خصوصیاتی ویژه و منحصر بفرد دارند. بیمارستانهایی که پذیرای این مجروحین و مصدومین خواهند بود باید هر کدام حداقل به یک بخش ایزوله مجهز باشند زیرا مصدومین ناشی از سلاحهای بیولوژیک و بیوتروریسم را ممکن است نتوان همراه سایر بیماران بستری نمود ضمن آنکه در اینطور مواقع معمولاً تعداد بیماران بیولوژیک به طور نگران کننده ای افزایش یافته و امکانات بیشتری را طلب میکند. یک کار ضروری که باید انجام گیرد این است که امکانات و تختهای بیمارستانی (ایزوله) در شهرهای بزرگ، شناسائی و میزان آمادگی آنها برای پذیرش مصدومین بیولوژیک تعیین شود تا در کل ببینیم چه نسبتی بین امکانات موجود و نیازمندیها برقرار است. بخش بیولوژی باید بتواند تیمهایی را آموزش و سازماندهی کند که بتوانند اینکار را در وهله اول از مراکز درمانی خود سپاه شروع و نتایج آنرا برای ملاحظات دقیق تر در اختیار مراجع تصمیم گیری قرار دهند. تربیت و آموزش چنین افرادی نیازمند برنامه و حمایت همه جانبه است.
4- برآورد تجهیزات و اقلام غیر دارویی مورد نیاز مصدومین بیولوژیک
علاوه به آنتی بیوتیک های مختلف که برای نجات جان بیماران و افراد آلوده شده به عوامل بیولوژیک لازم هستند، اقلام دارویی دیگر مثل الکترولیتها، مسکنها، تجهیزات مثل ضد عفونی کنندههای مختلف، کورههای زباله سوز باید برای مراکز درمانی که برای مجروحین و مصدومین بیولوژی در نظر گرفته شدهاند پیش بینی و تهیه گردند. البته اینها نیازمند دیدگاههای کارشناسانه به مقوله بیوتروریسم است و لذا باید از هم اکنون هستههای کارشناسی برای بررسی این موضوعات تشکیل و شروع بکار کنند.
هـ) محور تحقیقات
باتوجه به پراکندگی استعدادها و امکانات تحقیقات علوم پزشکی در کشور، در وهله اول باید نیروهای پژوهشی کشور شناسایی و فعالیتهای آنان در راستای نیازهای دفاعی جهت دهی گردد. در عرصههای مختلف دفاع بیولوژیک نیازمند تحقیقات هستیم. به عبارت روشنتر، چون قضیه دفاع مطرح است پس نباید انتظار داشته باشیم که به راحتی بتوانیم از فرآوردهها و محصولات دفاعی دیگران آنهم در همه زمینهها استفاده کنیم. اگر پروژههای تحقیقاتی دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای گروه پزشکی در مسیر نیازهای دفاعی طراحی و انجام میشدند، امروز در وضعیت بهتری قرار داشتیم. بعضی از مهمترین زمینههایی که در آنها نیازمند تحقیقات کاربردی هستیم بقرار زیر هستند:.
1- ارزیابی تأثبر آنتی بیوتیک ها
در دسترسی بودن آنتی بیوتیکهای مؤثر برای هر کدام از عوامل بیولوژیک از مهمترین فاکتورهای جلوگیری از تلفات بیشتر ناشی از عوامل بیولوژی و بیوتروریسم است. اثر آنتی بیوتیک های مختلفی که در بازار موجود است باید بطور مداوم بررسی و در اختیار کادر درمانی قرار گیرد. بخش بیولوژی باید پروژه هائی را در این رابطه تعریف و در اختیار عناصر تحقیقات داخل و خارج دانشگاه قرار داده و بر انجام آنها نظارت کند. همچنین بطور روزانه شاهد بروز مقاومت میکروبی نسبت به آنتی بیوتیک هایی هستیم که قبلاً وجود نداشتند. بنابراین با انجام تحقیقات باید وجود این روشهای میکروبی کشف و به تیم درمانی گزارش شوند تا رژیمهای درمانی مؤثر علیه آنها طراحی گردد.
2- خواص پروفیلاکسی رژیمهای دارویی
همانطور که قبلاً اشاره شد رفتار عوامل بیولوژیک در مقابل ترکیبات ضد میکروبی در زمانهای مختلف (تغییرات ژنتیکی و بروز مقاومتهای دارویی) متفاوت خواهد بود. انجام تحقیقات بر روی مقاومتهای آنتی بیوتیکی و خواص میکروبشناسی ترکیبات شیمیائی جدید عملاً دست تیم پزشکی را برای از بین بردن عوامل بیولوژیک (پس از آلوده شدن افراد) قبل از آنکه علائم بیماری ظاهر شود (کمیوپروفیلاکسی) باز خواهد گذاشت. برنامههایی در دست تهیه داریم که حتی آنها اثر برخی از برنامههای پروفیلاکسی در عمل ارزشیابی شوند.
3- حمایت از طرحها و تحقیقات واکسن سازی
همانطور که قبلاً یادآوری شد، سازمانهای نظامی کشورهای پیشرفته واکسنهایی را بر علیه بعضی از عوامل بیولوژیک طراحی و تولید نمودهاند. این واکسنها به هیچ وجه در بازار موجود نیستند و تنها در اختیار همان کشور سازنده است.
www.environmentalhealth.ir